آیا میتوان متادون را جایگزین مواد دیگر نمود؟

آیا میتوان متادون را جایگزین مواد دیگر نمود؟

از نظر کمپ ترک اعتیاد خصوصی رهپویان آوای رهایی (با سابقه‌ترین کمپ ترک اعتیاد در منطقه شمیرانات و اقدسیه) متادون نوعی ماده مخدر صنعتی بسیار قوی است که به 2 صورت قرص و شربت در بازار سیاه عرضه می‌شود و برای سم زدایی و درمان نگهدارنده در ترک اعتیاد هروئین و تریاک و سایر مواد مخدر قوی استفاده می‌شود. پیشینه‌ی این قرص و شربت خطرناک به 80 سال پیش باز می‌گردد که توسط آلمان‌ها ساخته شد و برای زنان تزریقی هروئین که باردار بودند مورد استفاده قرار می‌گرفت که از هپاتیت و ایدز در امان باشند.

اما متاسفانه در اکثر موارد مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد و به علت در دسترس بودن این ماده‌ی صنعتی افرادی که اعتیاد دارند به سمت مصرف متادون سوق پیدا می‌کنند.

 

این مقاله را می توانید به صورت پادکست صوتی نیز گوش کنید:

 

مسئله درمان اعتیاد بیش از اینکه یک دغدغه اجتماعی و بهداشتی در حوزه سلامت باشد ، تبدیل به یک دغدغه اقتصادی و معیشتی شده است"

مدت زمانی است که موضوع نحوه استفاده از داروی متادون برای درمان معتادان مورد مناقشه و اختلاف نظر دو نوع دیدگاه و سیاست متفاوت قرار گرفته است. صرف نظر از اینکه کدام یک از دیدگاه های مطرح شده پاسخ مناسب و موثرتری از نظر هزینه اثربخشی به نیاز امروز جامعه در ارتباط با آسیب های اجتماعی ناشی از اعتیاد و جمعیت مورد هدف از معتادان می‌دهد، از این موضوع که بگذریم، اما یک سوال بسیار جدی در این خصوص مطرح و ابهامات زیادی را به ذهن کنکاش و پرسشگر فعالان حوزه اعتیاد متبادر می‌کند. مدت زمانی است یک موج انتقادی با کارزار رسانه ای و مکاتبات متعدد با مسئولین کشور، نمایندگان مجلس و شخص ریاست جمهور با هدف لغو بندی از مصوبه 136 ستاد مبارزه با مواد مخدر مربوط به عرضه متادون در داروخانه ها توسط درمانگران و کارشناسان مراکز درمان سرپایی اعتیاد و تعدادی از اساتید دانشگاه و متخصصین مربوطه در حال پیگیری و انجام می باشد.

در این رابطه تعدادی از مدیران دستگاه های مسئول و متولی حوزه اعتیاد و تعدادی هم از متخصصین و استاتید دانشگاه ها از طریق هیئت دولت، کمیسیون بهداشت مجلس، ستاد مبارزه با مواد مخدر ، وزارت بهداشت و درمان پیگیر موضوع لغو مصوبه عرضه متادون در داروخانه ها و بدنبال حل و فصل مناقشه موجود بین دو دیدگاه متناقض می باشند. و اما چند سوال ، چرا این مجموعه از مدیران و مسئولین مربوطه و متخصصین که نگرانی خودشان را نسبت به ایجاد اختلال در روند درمان معتادان در صورت عرضه متادون در داروخانه ها اظهار و بشکل هماهنگ و گروهی بدنبال حل مشکل هستند.

این افراد در خصوص موضوعات دیگری همچون نیازهای ضروری امروز حوزه درمان اعتیاد از جمله، ابداع درمان های جدید ، ایجاد زیرساخت ها و سازوکارهای اجرایی مناسب و کارآمد برای شناسائی ، ساماندهی ، درمان و بازتوانی متعادان متجاهر و خیابانی و سخت در دسترس ، اورژانس اعتیاد ، بیمه درمان معتادان ، توسعه و تقویت درمان های اقامتی و درمان های غیردارویی چنین اقدامات مجددانه و مسئولانه ای را انجام نمی‌دهند.

در این شرایط که دسترسی به متادون در بازار سیاه به سهولت و به وفور امکان پذیر است، تمرکز و پرداختن صرف به اینکه متادون در مراکز درمان و یا داروخانه عرضه شود، کدام گره از مشکلات عدیده و اساسی معتادان و درمان آنان را باز می‌کند .طبق اظهارات و گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر و کانون درمانگران اعتیاد جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر از جمعیت معتادان تحت پوشش درمان نگهدارنده با متادون قرار دارند. این تعداد از معتادان طی چندین سال از شروع به فعالیت مراکز درمان سرپایی اعتیاد در سال 1381 تا به امروز بجای کاهش و خروج از بازارگاه متادون همواره بر تعداد آنان نیز افزوده شده است. جالب اینکه ذینفعان و فعالان حوزه درمان دارویی این افزایش جمیعت را روی مصرف متادون بطور طولانی مدت بعنوان یک نقطه مثبت و درمان موفق تلقی و گزارش می کنند. از طرفی دیگر سالانه بالغ بر 600 هزار نفر از جمعیت معتادان تحت پوشش درمان های اقامتی قرار می گیرند. حداقل تا امروز شاهد اقدامات و پیگیری های بین بخشی و جمعی و هماهنگ از جانب مسئولین و مدیران دستگاه های متولی یا متخصصین و اساتید مطرح و صاحب نظر در عرصه درمان اعتیاد به جهت حمایت از مدل درمان های اقامتی و درمان های غیردارویی نبوده ایم.

آنچه را امروزه شاهد هستیم، سیستم درمان نگهدارنده با متادون در کشور تقریبا بدین شکل عمل کرده است، هر فرد معتادی که به مراکز درمان مراجعه کند اندیکاسیون درمان نگهدارنده با متادون را دارد. نکته مهم در پای بندی به برنامه های درمان نگهدارنده با متادون و اثرات مثبت حاصل از آن زمانی قابل توجه است که درمان دارویی با درمان های دیگر مثل مشاوره، روان درمانی، گروه درمانی، بازتوانی و فعالیت های مددکاری همراه باشد.

 

مصرف دائم متادون یعنی مرگ خاموش

در تحقیقاتی که به صورت تجربی و تخصصی توسط درمانگران مرکز ترک اعتیاد رهپویان آوای رهایی صورت گرفته، اعلام می‌نماییم که اعتیاد به متادون یعنی مرگ خاموش.

 

یکی از نقدهای اساسی در درمان با متادون آن است که درمانجو همچنان وابسته به یک ماده مخدر باقی می‌ماند. درحال حاضر آنچه در نظام درمان اعتیاد در کشور بعنوان روش های پذیرفته شده مطرح می‌باشد و مورد توجه و حمایت دستگاه های مسئول نیز قرار دارد، عموما روش درمان های دارویی است. در این میان، درمان های غیردارویی همواره فاقد پشتیبانی و حمایت های لازم و تاثیر بخش بوده است. به یقین اکثریت متخصصین و کارشناسان حوزه اعتیاد به این نقصیه واقف هستند و اینکه، "روش های درمانی دارو محور در ایجاد تثبیت زیستی روانی کوتاه مدت برای معتادان موثر بوده است ، اما غالبا در فراهم آوردن چارچوبی برای بهبودی طولانی مدت و دایمی با شکست مواجه شده اند. آنچه را که معتادان بدان نیاز دارند ، صرفا ورود به برنامه های درمانی متمرکز بر پزشک و دارو نیست ، بلکه ، نیاز به ساختاری است که بتواند بهبودی طولانی مدت و دایمی را برای معتادان میسر سازد".

یک نقد مهم دیگر اینکه مدیریت خدمات سلامت در حوزه درمان اعتیاد به گونه ای سیاست گذاری و برنامه ریزی و عمل کرده است که اقتصاد بلکه؛ معیشت یک طیف وسیعی از ذیفعا و فعالان حوزه درمان دارویی اعتیاد به تعداد هرچه بیشتر و حضور هرچه طولانی تر فرد معتاد در درمان نگهدارنده با متادون وابستگی پیدا کرده است ، این منطق از بعد اقتصادی و معیشتی شاید برای این طیف از افراد فایده داشته باشد ، اما برای معتادان و خانواده های آنان و جامعه ضرر به همراه خواهد داشت . این منطق در عدالت سلامت پذیرفته شدنی نیست که برای تامین منافع و معیشت یک گروه شغلی و صنفی منافع مردم و جامعه در نظر گرفته نشود. نباید بعد اقتصادی بر بعد درمانی غالب شود. تقریبا بین 10 تا 15 میلیون نفر از جمعیت کشور بطور مستقیم و غیرمستقیم از بابت اعتیاد در بدترین شرایط قرار گرفته اند . به یقین بدور از عدالت خواهد بود به مسئله درمان معتادان صرفا بعنوان یک شغل نگاه کرد .مردم به عنوان مهمترین بخش در نظام سلامت از سکانداران موجود در این حوزه انتظار دارند که در مجموعه اقدامات حرفه ای خود، سلامت جامعه را در اولویت برنامه های خود قرار دهند.

 

 

مصرف متادون چه عوارضی دارد؟

 

مصرف متادون چه عوارضی دارد؟

 

متادون ماده‌ی بسیار قوی و اعتیاد آوری است که در صورت مصرف دوز بالا، تنگی نفس و انسداد روده را در بر دارد و مصرف همزمان آن با الکل و دیگر مواد اعتیاد آور باعث تنگی نفس در خواب و مرگ فرد می‌شود.

پس از مدتی مصرف مداوم متادون اوضاع معده و دستگاه گوارش رو به تحلیل رفته و زخم‌های شدید معده و روده پدیدار می‌شود.

همچنین مصرف متادون باعث کم کاری کبد و کلیه‌ها می‌شود، از این رو اگر دقت کرده باشید فرد مصرف کننده‌ی متادون، صورت و دست و پای متورم دارد.

متادون شدیدا تمرکز را به هم می‌ریزد و بر روی سیستم عصبی فرد مصرف کننده تاثیر مستقیم دارد.

نارسائی‌های کبدی، لکه‌های روی بدن، زخم‌های عمیق پوستی از نشانه‌های مصرف متادون است.

متاسفانه بسیاری از مصرف کنندگان به درمانگران مراجعه می‌کنند و شکایت از مصرف متادون دارند و راهکار رهایی از این قرص و شربت خطرناک را نمی‌دانند.

با این اوصاف فکر نمی‌کنیم کسی تمایل به مصرف متادون داشته باشد.

در ادامه موارد ذکر شده و درجهت تحقق عدالت در حوزه سلامت ، همواره یکی از مسایل مهم که باید مورد توجه کارگزاران ارشد دولت قرار بگیرد ، موضوع تضاد منافع است و حوزه درمان دارویی اعتیاد نیز از این امر مستثنی نیست ، زیرا افراد سیاست گذار در این حوزه دارای تضاد منافع هستند. یک موضوع دیگر که بنوعی در این مباحث مغفول مانده و هیچ اشاره ای بدان نمی شود ، این واقعیت است ، گروهی از جمعیت معتادان از بازار سیاه اقدام به تهیه متادون می کنند . آیا تهیه و مصرف متادون بشکل قانونی از مراکز درمان و یا از داروخانه ها یا بازار سیاه بدون مداخلات روانشناختی و مددکاری و حمایت های اجتماعی. این مدل از توزیع متادون در تحقق اهداف مربوط به برنامه های کاهش آسیب اعتیاد یا کاهش جمعیت متعادان تفاوت معنی داری در اثربخشی درمان دارد . یافته های یک مطالعه ارزیابی سریع در سال 1397 نشان داد فقط 3 / 52 درصد از معتادان که تحت درمان با متادون قرار داشتند متادون را از مراکز درمان تهیه کرده بودند.

متادون چگونه به بازار سیاه نَشت پیدا می کند ؟

نشت متادون به بازار سیاه می تواند از چندین منبع باشد، چرا که متادون می تواند از بستر کارخانه، شرکت پخش، مراکز درمان سرپایی و بیمار به بازار سیاه نشت پیدا کند. در میان اختلاف دو دیدگاه متناقض و متفاوت با یکدیگر در جهت استفاده از متادون برای درمان که به کدام روش و درکجا در اختیار مراجع قرار بگیرد ، شاید لازم باشد ، سیاست گذاران ، مسئولین امر و متخصصین و درمانگران به مباحث اساسی تر و مهم تر پرداخته و جهت گیری دیدگاه ها ، نگرش ها ،راهبردها ، سیاست ها و برنامه ها را بسمت و سوی چگونگی امکان ارایه خدمات درمان بشکل ایمن ، جامع، جذاب و باکیفیت مناسب تر که منجر به خروج فرد معتاد از چرخه اعتیاد و بازگشت به اجتماع بعنوان یک شهروند سالم باشد ، معطوف کرد. لازم است؛

با توجه به فلسفه وجودی تاسیس مراکز درمان سرپایی و اهداف و رویکرد درمان نگهدارنده با داروهای آگونیست و اهداف برنامه های کاهش آسیب اعتیاد در کشور چند سوال مطرح شود. آیا واقعا جمعیت هدف درمان نگهدارنده با متادون مبتنی بر سیاست ها و برنامه های کاهش آسیب اعتیاد در کشور باید به تعداد یک میلیون نفر باشد، یا باید به تعداد آندسته از معتادانی که دارای رفتارهای پرخطر از قبیل مصرف مواد سنگین و الگوی تزریق و بیماری های همراه هستند، باشد. آیا نیاز واقعی کشور در حوزه درمان دارویی اعتیاد با روش درمان نگهدارنده یک ظرفیت 8000 واحدی از مراکز درمان سرپائی است، یا با ظرفیت بسیار کمتری هم می‌توان نیاز جامعه هدف را برآورده کرد.؟ چرا وزن کفه ترازوی برنامه های با رویکرد کاهش آسیب به مراتب سنگین تر از برنامه های با رویکرد درمان و بازتوانی و با هدف بازگشت معتادان به اجتماع بعنوان شهروندان سالم و بدون وابستگی به هیچ ماده یا داروی مخدری می باشد. اعلام آمار و ارقام و برآوردهای هزینه های مادی و انسانی در حوزه درمان اعتیاد باید ناظر بر پیامدها و نتایج مثبت، عینی و ملموس در کف جامعه باشد . بطور کلی صرف تاکید و اصرار بر فرآیند نگری و عدم توجه به نتیجه و پیامد و استناد به اعداد و ارقام آنهم با شاخص های اقتصادی به یقین از بار مشکلات حوزه درمان و جمعیت معتادان و آسیب های اجتماعی ناشی از اعتیاد کاسته نخواهد شد. از موضوعات دیگر که اهمیت طرح آن در این مباحث کمتر از موارد ذکر شده نیست ، این پرسش است ، چرا در نظام درمان اعتیاد و در حوزه درمان سرپایی تاکنون امکان ارایه خدمات درمان با داروهای غیرآگونیستی فراهم و مورد توجه سکانداران حوزه سلامت و مسئولین مربوطه قرار نگرفته است. مراکز درمان سرپایی براساس پروتکل مربوطه مجاز به کاهش تدریجی و قطع مصرف متادون و ادامه درمان فرد درمانجو با درمان های غیردارویی و پرهیزمدار نیستند.

چرایی الزام به ادامه درمان نگهدارنده با متادون بشکل طولانی مدت همواره از دیدگاه طیفی از مسئولین، متخصصین و کارشناسان حوزه اعتیاد مورد نقد و سئوال قرار گرفته است. بطور معمول اقدام به درمان توسط افراد به داشتن "انگیزه" همواره مرتبط است؛ یعنی اولین اقدام فرد معتاد برای ورود به مرحله درمان یک رابطه مستقیم با میزان انگیزش فرد برای درمان دارد . با استناد به عدم کنترل و مدیریت مصرف مواد و از دست دادن کنترل روی میزان مصرف توسط فرد معتاد و به عبارتی دیگر برای احساس لذت و سرخوشی بیشتر همواره باید مواد بیشتری مصرف شود، مبتنی بر این تعریف ، چرا فرد معتادی که از مصرف یک ماده مخدر سنگین مثل هروئین و تریاک می تواند روی مصرف متادون بعنوان یک ماده مخدر سبک تر به مدت طولانی باقی بماند و به وضعیت کنترل و مدیریت مصرف برسد ، این فرد طی یک بازه زمانی مثلا 6 ، 9 یا 12 ماه با کاهش تدریجی مصرف متادون و با مداخلات روانشناختی و درمان های غیردارویی تشویق و ترغیب به توقف مصرف متادون و درمان پرهیزمدار نمی شود . واقعیت ها نشان می دهد سیستم درمان اعتیاد در کشور بشکل جامع و با رویکرد درمان و بازتوانی بخوبی کار نمی کند و سیستم بازتوانی اجتماعی به شدت دچار نقص است . بنابر آنچه در این نوشتار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است ، در کل میتوان ادعا کرد ؛ مشکلات موجود در حوزه درمان اعتیاد زائیده تضاد منافع و ساختار ناکارآمد نهادهای تصمیم ساز و سیاست گذار است.

در ضمن تجربه تلخ وآسیب زای نشت داروهای روانگردان و با پایه مخدرها از گذشته های دور در کشور وجود داشته است. بعد از پیروزی انقلاب و شروع به فعالیت دادگاه انقلاب ویژه مواد مخدر و دستگیری فراگیر قاچاقچیان و جمع آوری فله ای و اتوبوسی معتادان و انتقال آنان به زندان ها و اردوگاه ها و براساس رعب و وحشت که بین قاچاقچیان و معتادان بوجود آمده بود ، در یک مقطع زمانی دسترسی به مواد مخدر بسیار سخت و قیمت تریاک و هروئین که مواد رایج میان جمعیت معتادان برای مصرف بود بشدت افزایش پیدا کرده بود . در همین زمان سوء مصرف انواع داروهای آنتی سایکوتیک و داروهای با پایه مخدر در میان معتادان بشدت شیوع پیدا کرد . از داروهایی که بیشتر مورد استقبال و سوء مصرف معتادان قرار می گرفت، بنزودیازپین ها ، باربیتورات ها و کدئین بود . فروش این داروها اغلب بشکل غیرقانونی به مثابه خرده فروشی مواد مخدر در کف خیابان ها توسط معتادان و حتی دکه های سیگار فروشی و بعضا عطاری ها رایج شده بود . بخش زیادی از این داروها توسط داروخانه های سطح شهر تامین و به بازار سیاه نشت پیدا می کرد . تجربه نشان داده است که داروخانه ها در زمینه نگهداشت و حفاظت از داروها چندان سابقه درخشانی ندارند.

 

ترک اعتیاد به متادون

تشنج، درد دست و پا درد مفاصل، استخوان درد، سردردهای شدید و تعریق بیش از اندازه را خواهیم داشت. همچنین بی‌قراری، کلافگی، سردرگمی، توهمات حاصل از بی‌خوابی در ترک متادون مشهود است. روش‌های آب درمانی و گفتار درمانی در ترک متادون بسیار موثر است که در تجربه‌ی درمانگری ماست.

در این مرکز ترک اعتیاد تخریبات حاصل از مصرف متادون به صورت علمی و تخصصی به بیماران اعتیاد آموزش داده می‌شود. ما به امید آینده‌ای عاری از ماده‌ی اعتیاد آوری هستیم و در این مسیر کمک به همدردان را سرلوحه‌ی کارمان قرار داده‌ایم.