رویای مادهای بتواند حقیقت را دگرگون کند، عمیقا در تصورات انسان ریشه دوانیده است. در آثار و نوشتهها، منابعی وجود دارد که در آنها از یک ماده جادویی بنام سوما که شهد خدایان میباشد نام برده شده است. این مایع به کسی که آنرا بنوشد، زندگی جاودانی عطا میکند. در اساطیر یونان نیز گفته شده که مادهای بنام ،،،ام بروزیا،،، همین قدرت را دارد. در کتاب خروجبنی اسراییل در عهد عتیق آورده شده است که قوم بنی اسراییل در بیابان با گرسنگی مواجه بودند تا زمانی که خداوند ،،،مانا،،، را از آسمان برایشان فرستاد، این ماده شبیه برف بود ولی طعم آن مانند هر غذایی بود که به تصور در میآمد ..... اعتیاد به مواد مخدر، کنترل زندگی مردان و زنانی را بدست میگیرد که زندگی روزانهشان همانند کسانی است که در بیابان سرگردانند و از کلیه لذتها و غذاهای روحی ناامید گشتهاند.
هنگامی که چیزی به این افراد داده شود که بتواند واقعیت را برای آنان کاملا دگرگون نماید، بسیاری از آنان، راحت آنرا قبول میکنند زیرا هیچ چیز امیدوارکننده دیگری براشان وجود ندارد. اما همان طور که در الکل هم دیدیم، یکی از کنایهای اعتیاد آن است که چیزی که ابتدا جستجویی برای لذت بود، بزودی تبدیل به یک مبارزهی دائم برای اجتناب از درد خواهد شد......
طبق تجربه کمپ ترک اعتیاد اقدسیه متخصص در ترک کمیکال در بیشتر اعتیادهای دارویی پیشرفته، اثرات ناتوان کنندهی ترک مواد بیشتر از لذت مربوط به اوج، سر خوشی خود را پدیدار میسازد و تقریبا در تمامی موارد رسیدن به اوج غیرممکن خواهد شد زیرا تحمل بدن نسبت به مادهی مخدر بالا میرود.
بزودی مصرف مواد مخدر فقط برای جلوگیری از ظهور نشانههای ترک بکار رفته و مشخص خواهد شد آن چیزی که زمانی به عنوان دروازههای بهشت بنظر میآمده در نهایت به روی بیابان دیگری باز شده است ....
نظریه اعتیاد به عنوان جستجوی بیهوده اما قابل درک، برخلاف ابعاد تئوری بیماری رفتارهای معتادگونه که اساس و پایه بسیاری از برنامههای درمانی را تشکیل میدهد، است. تاکید این تئوری بر تمایل یا گرایش ژنتیکی به ،،،ابتلای،،، رفتار معتاد گونه است که وقتی تثبیت شود همانند سایر بیماری های مسری بر روی قربانی تاثیر میگذارد ...
بعضی از طرفداران این نظریه ادعا میکنند که تنها یک تجربهی استفاده از ماده مخدر مانند کمیکال، قادر است تغیراتی دائمی در فرایند مغز مصرف کننده بوجود آورد و این امر موجب افزایش تمنا و خواهش دائم برای استفاده از مواد مخدر بیشتری خواهد شد و قرار گرفتن در معرض مادهی مخدر، قابل قیاس با گزیده شدن توسط پشهی حامل مالاریا یا تب زرد است. به محض اینکه این عمل انجام گیرد فرایند آغاز شده و خسارت وارد آمده است ... اما تفاوتهای کم و بیش واضحی بین پیشرفت اعتیاد و روند بیماری مسری وجود دارد.
هنگام نیش خوردن توسط یک پشهی حامل بیماری نیازی نیست که قربانی بصورت آگاهانه در کنترل کردن روند این ابتلا شرکت نماید. با این حال هنگام استفاده از مادهی مخدر، یک مجموعه کارها میبایست توسط مصرف کننده بصورت اختیاری و داوطلبانه انجام گیرد و در هر مرحله امکان فرار حداقل در سطح جسمانی نیز وجود خواهد داشت.
شخص معتاد باید تامین کننده یا فروشنده را پیدا کند و پول مواد را بپردازد و اغلب باید یک سری کارهای پیجیده را برای آماده کردن مواد، قبل از مصرف آن به انجام دهد. همچنین معتاد انتخاب میکند تا در فعالیتی شرکت کند که هم از نظر قانونی و هم اخلاقی در سطحی گسترده به باور جامعه، عملی ننگین بحساب میآید و احتمالا مجازاتهای سنگینی را در پی دارد. کلیه مراحل فوق نیاز به حق انتخاب دارد. این انتخابها میبایست در کلیه مراحل حیات یک فرد اتفاق بیافتد. از افکار آگاهانه که رفتارها را در جهان بزرگتر هدایت میکند گرفته تا انتخابهای بیوشیمیایی که توسط میلیونها سلول بدن انجام میپذیرند. .....
ما مدعی نیستیم که بهترینیم، مفتخریم که انتخاب بهترینهاییم.
موسسه رهپویان آوای رهایی
تیم پیشگیری و درمان